1863-1913
اواخر قرن نوزدهم میلادی، شاهد گسترش سریع نظام مالی ایالات متحده بود، اما این دوره همزمان با وقوع پنیک های بانکی متعدد همراه شد.
دوران عصر زرین در تاریخ آمریکا، تقریباً از پایان جنگ داخلی تا اوایل دهه ۱۹۰۰ ادامه داشت. واژه “عصر زرین” را مارک تواین و چارلز دادلی وارنر در رمان خود با عنوان The Gilded Age: A Tale of Today رواج دادند. آنها این عنوان را برای کنایه به دورهای انتخاب کردند که در آن پیشرفت اقتصادی، مشکلات اجتماعی را میپوشاند و جذابیت سفتهبازی مالی، بسیاری را به سوی تصمیمات غیرعقلانی میکشاند.
در تاریخ مالی، اصطلاح عصر زرین به دورهای میان تصویب قوانین ملی بانکداری (۱۸۶۳–۱۸۶۴) و تأسیس فدرال رزرو در ۱۹۱۳ اطلاق میشود. در این دوره، نظام پولی و بانکی آمریکا به سرعت رشد کرد و بهظاهر بنیانی محکم داشت، اما بارها با پنیک های بانکی روبهرو شد.
در آن زمان، درست مانند امروز، نیویورک مرکز نظام مالی کشور بود. بین سالهای ۱۸۶۳ تا ۱۹۱۳، هشت پنیک بانکی در منهتن رخ داد. پنیک های بانکی در سالهای ۱۸۸۴، ۱۸۹۰، ۱۸۹۹، ۱۹۰۱ و ۱۹۰۸ بیشتر محدود به نیویورک و شهرهای اطراف بود. اما پنیکهای ۱۸۷۳، ۱۸۹۳ و ۱۹۰۷ به سراسر کشور سرایت کردند. همچنین پنیک های بانکی در ایالتهای غرب میانه مانند ایلینوی، مینهسوتا و ویسکانسین در سال ۱۸۹۶، ایالتهای پنسیلوانیا و مریلند در سال ۱۹۰۳ و شیکاگو در سال ۱۹۰۵ رخ داد.
این مقاله به بررسی پنیک های بانکی در سال های ۱۸۷۳، ۱۸۸۴، ۱۸۹۰ و ۱۸۹۳ میپردازد. مجموعهای از بحرانها که نظام بانکی و پرداخت کشور را بهشدت مختل کردند. (پنیک ۱۹۰۷ در مقالهای جدا بررسی میشود، بحرانی که در نهایت رهبران مالی و سیاسی را به اصلاح نظام پولی و ایجاد فدرال رزرو واداشت.)
پنیک بانکی ۱۸۷۳

این بحران از سرمایهگذاریهای گسترده در راهآهن آغاز شد. سرمایهگذاری در راهآهن در دهههای پیشین بازدهی بالایی داشت، اما با گذر زمان، پروژههای جدید فراتر از تقاضا رشد کردند و سوددهی کاهش یافت.
در مه و سپتامبر ۱۸۷۳، سقوط بورس وین در اتریش، سرمایهگذاران اروپایی را به خروج از اوراق آمریکایی (بهویژه اوراق راهآهن) واداشت. این امر باعث کاهش قیمت سهام و اوراق قرضه شد و شرکتهای راهآهن را از تأمین مالی بازداشت. بسیاری از آنها ورشکست شدند یا در بازپرداخت بدهیهای بانکی ناتوان ماندند.
در ۱۸ سپتامبر ۱۸۷۳، بانک Jay Cooke & Co. که به شدت در پروژههای راهآهن سرمایهگذاری کرده بود، ورشکسته شد. سقوط این بانک، اعتماد عمومی را از بین برد و بورس نیویورک برای اولین بار در تاریخ خود، در ۲۰ سپتامبر تعطیل شد و تا ۱۰ روز بسته ماند. این پنیک به بانکهای واشنگتن دیسی، پنسیلوانیا، نیویورک، ویرجینیا، جورجیا و همچنین ایالتهای غرب میانه گسترش یافت. در سراسر کشور دستکم ۱۰۰ بانک ورشکسته شدند.
اتاق پایاپای نیویورک تلاش کرد با استفاده از ذخایر اعضا بحران را کنترل کند، اما در ۲۴ سپتامبر پرداخت نقدی متوقف شد. با وجود این، بانکهای نیویورک همچنان نقدینگی به بانکهای محلی ارسال میکردند. بحران تا اواسط اکتبر فروکش کرد.
پنیک بانکی ۱۸۸۴
این بحران دامنه محدودتری داشت و از نیویورک آغاز شد.
- در مه ۱۸۸۴، بانک Marine National Bank و شرکت کارگزاری Grant & Ward پس از زیانهای سنگین ورشکست شدند.
- پس از آن، بانک Second National Bank با هجوم سپردهگذاران مواجه شد، چراکه رئیس بانک ۳ میلیون دلار اختلاس کرده و به کانادا گریخته بود.
- همچنین بانک Metropolitan National Bank با شایعه سرمایهگذاری پرریسک در اوراق راهآهن روبهرو شد و بسته شد.
اتاق پایاپای نیویورک پس از بررسی اعلام کرد که بانک متروپولیتن در واقع سالم است و برای حمایت از آن، ۳ میلیون دلار وام اعطا کرد. این اقدام اعتماد عمومی را بازگرداند و بحران به سرعت پایان یافت.
پنیک بانکی ۱۸۹۰
در نوامبر ۱۸۹۰، ورشکستگی شرکت کارگزاری Decker, Howell & Co. موجب سقوط بازار اوراق شد. این موضوع بانک Bank of North America را در آستانه ورشکستگی قرار داد. سپردهگذاران هجوم آوردند و اعتماد عمومی کاهش یافت.
در این شرایط، سرمایهدار معروف جی. پی. مورگان ائتلافی از ۹ بانک بزرگ نیویورک را برای حمایت از بانک مذکور گرد هم آورد. این اقدام اعتماد دوباره را به سیستم مالی بازگرداند و بحران خاتمه یافت.
پنیک بانکی ۱۸۹۳
این بحران یکی از شدیدترینها در تاریخ آمریکا بود. دلایل اصلی آن:
- کاهش ذخایر طلای خزانهداری آمریکا از ۱۹۰ میلیون دلار به حدود ۱۰۰ میلیون دلار، که اعتماد عمومی به استاندارد طلا را تضعیف کرد.
- رکود اقتصادی که باعث افزایش نکول وامها و ضعف ترازنامه بانکها شد.
مردم با نگرانی، سپردههای خود را از بانکها خارج کردند و به تبدیل پول به طلا روی آوردند. در ژوئن ۱۸۹۳، هجوم بانکی در شهرهایی مانند شیکاگو و لسآنجلس رخ داد و بیش از ۱۰۰ بانک فعالیت خود را تعلیق کردند.
از ژوئیه تا اوت، بحران شدت یافت و ۳۴۰ بانک دیگر تعطیل شدند. بانکهای نیویورک برای پاسخ به این فشار، داراییهای خود را به فروش گذاشتند که موجب سقوط شدید قیمتها شد. بسیاری از بانکها در غرب و میانه کشور ورشکست شدند. تجارت و صنعت فلج شد و مردم برای پرداختها از ابزارهای جایگزین مانند “اسکریپ” و “گواهیهای اتاق پایاپای” استفاده کردند.
در پاییز ۱۸۹۳، ورود طلا از اروپا و کاهش نرخ بهره بحران را آرام کرد. اما رکود اقتصادی تا تابستان ۱۸۹۴ ادامه داشت. تولید صنعتی حدود ۱۵.۳ درصد کاهش یافت و بیکاری به ۱۷ تا ۱۹ درصد رسید.
دلایل مشترک پنیک های بانکی
- تقاضای فصلی برای پول (در فصل برداشت و تعطیلات).
- محدودیت عرضه پول تحت نظام بانکداری ملی.
- افزایش نرخ بهره و کاهش ارزش داراییهای بانکی.
- هجوم سپردهگذاران ناشی از بیاعتمادی و شایعات.
پیامدها و اصلاحات
- پنیک ۱۸۷۳ موجب رکود طولانی (۱۸۷۳ تا ۱۸۷۹) شد که به “رکود بزرگ” معروف شد.
- پنیک ۱۸۹۳ نیز رکود عمیقی ایجاد کرد و زمینه اصلاحات بانکی را فراهم ساخت.
- اگرچه پیشنهادهای متعددی برای اصلاح مطرح شد، اما اقدام جدی تا پنیک ۱۹۰۷ رخ نداد.
- در نهایت، تصویب قانون آلدرایش–وریلند (۱۹۰۸) و تشکیل کمیسیون پولی ملی، مسیر را برای ایجاد فدرال رزرو در ۱۹۱۳ هموار کرد.
نتیجهگیری
نظام بانکی آمریکا در قرن نوزدهم، ظاهری درخشان اما باطنی شکننده داشت. پنیک های بانکی پیاپی نشان دادند که ثبات مالی نیازمند یک بانک مرکزی قدرتمند است. همین تجربهها نهایتاً منجر به تأسیس فدرال رزرو شد.
در صورتی که علاقه مند به نحوه ی شکل گری فدرال رزرو آمریکا هستید برای مطالعه بیشتر میتوانید به صفحه ی تاریخ فدرال رزرو مراجعه کنید.
منابع خارجی
- Federal Reserve History – National Banking Acts
- Carlson, Mark, “Causes of Bank Suspensions in the Panic of 1893,” Federal Reserve Board of Governors, 2011
- Kemmerer, E. W., “Seasonal Variations in the Relative Demand for Money and Capital in the United States,” National Monetary Commission Doc. 588, 1910